حکایت 2

حکایت 2

تعرفه تبلیغات در سایت

میزکار کاربری

عضویت سریع
نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
ورود کاربران
نام کاربری
رمز عبور

ابربرچسب ها

چت باکس


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
حکایت 2

زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند، کم‌تر از آن خُورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند، بیش از آن کرد که عادت او، تا ظَنِّ صلاحیت در حق او زیادت کنند.

ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی!         کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

چون به مقام(خانه) خویش آمد، سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فِراست داشت؛ گفت: ای پدر! باری، به مجلس سلطان طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.

گلستان سعدی



نویسنده : دسته : متفرقه , حکایات , , بازدید : 1559 نظرات(0) تاریخ : یک شنبه 8 فروردين 1395 ساعت : 16:37

نظرات

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







  • پیشنهادی
  • پربازدید
  • جدید
  • نظرات

نظر سنجی

درس مورد علاقه شما چیست؟

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دهکده 789 و آدرس dehkade789.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






امکانات وب



Top Blog
دهکده789

789

با يک کليک از ما حمايت کنيد